افسوس و هزار افسوس . با دوستی می گفتم چه خوب بود اگر دانسته و محفوظات را هم می شد تزریق کنند ؛ و بعد ترسیدم و گفتم : نه ، نه ، یک وقت می بینی آدم را می دزدند و به اندازه یک دو صد جلد مفاتیح ، کتب مقدسه به کونش آمپول می کنند و آن وقت یک ریز روضه ی شمر می خواند . از خیر تزریق زبان هم در می گذریم ببم جان . اگر تناسخی شدیم این اواخر عمر ، و باز هم به قالب همین دوپایان آمدیم ، یادمان خواهد ماند که به هر ضرب و زوری شده چار کلمه انگلیسی یاد گیر کرده کنیم .
2 comments:
احوال شریف . خوبی کجایی آقا حالی از ما نمی پرسی ؟ اوضاع میزونه ؟
افسوس و هزار افسوس .
با دوستی می گفتم چه خوب بود اگر دانسته و محفوظات را هم می شد تزریق کنند ؛ و بعد ترسیدم و گفتم : نه ، نه ، یک وقت می بینی آدم را می دزدند و به اندازه یک دو صد جلد مفاتیح ، کتب مقدسه به کونش آمپول می کنند و آن وقت یک ریز روضه ی شمر می خواند .
از خیر تزریق زبان هم در می گذریم ببم جان . اگر تناسخی شدیم این اواخر عمر ، و باز هم به قالب همین دوپایان آمدیم ، یادمان خواهد ماند که به هر ضرب و زوری شده چار کلمه انگلیسی یاد گیر کرده کنیم .
Post a Comment